خداوندا..من از تنهایی و برگ ریزان پاییز، من از سردی سرمای زمستان،من از تنهایی و دنیای بی تو می ترسم.خداوندا...من از دوستان بی مقدار، من از همراهان بی احساس،من از نارفیقی های این دنیا می ترسم..خداوندا...من از احساس بیهوده بودن، من از چون حبابِ آب بودن،من از ماندن چون مرداب می ترسم.خداوندا...من ازمرگ محبت، من از اعدام احساس به دست دوستان دور یا نزدیک می ترسم.خداوندا...من از ماندن می ترسمخداوندا...,پیراشکی,قارچ ...ادامه مطلب